دو بند از زندگی نامه خود نوشت حاج قاسم با نام «از چیزی نمی ترسیدم »
پدرم اهل نماز بود شاید در آن وقت چند نفر نماز می خواندند ؛ اما پدرم بشدت تقید به نماز اول وقت داشت . نماز صبح را از روی ستاره و نماز ظهر را از روی سایه تشخیص می داد البته آن وقت ها کسی به حمد و سوره ی کسی کاری نداشت ؛ لذا چه بسا در نماز غلط غلوط زیادی بود.
همانگونه که به نماز تقید داشت ، به حلال و حرام هم همین گونه بود . اهل عشیره مان اورا به درستی می شناختند . بر وقتها ایشان به مشهد رفته بود و به «مَشدی حسن» مشهور بود زکات مالَش را چه در گندم و جو و چه در گوسفند ها ، به موقع به سید محمد می داد.
کتاب از چیزی نمی ترسیدم صفحه 22
[ سه شنبه 100/10/28 ] [ 5:34 عصر ] [ علی بنی سعید ]