خاطرات من از روزهای عروج حاج قاسم (قسمت دوم)
آن روز ، نه تنها در خانه ی ما ، بلکه کل ایران فارغ از هر جناح و نگرش سیاسی ، عزادار بود.
آخر ! حاج قاسم ، متعلق به جناح و گرایش سیاسی خاصی نبود . حاج قاسم فاتح قلب کل ایرانیان ، با هر آیین و مذهب و طرز تفکر بود . همه ایرانیان از هر تبار و قوم و ایل و عشیره ، ارادتمند حاج قاسم بودند .
همه منتظر بودند تا پیکر مطهر حاج قاسم به ایران برگردد و برای آخرین بار با مرد ِ میدان وداع کنند ؛ وداعی شکوهمندانه . به شکوهمندی و بزرگی قلب حاج قاسم.
تشییع جنازه آن بزرگ مرد ، در شهرهای کاظمین، بغداد، نجف، کربلا، اهواز، مشهد، تهران و قم انجام شد و نهایتاً وی در نیمه شب 18 دی در کرمان دفن شد.
حاج قاسم در طول زندگی هر جا که پا میگذاشت به برکت وجود نازنینش ، اتحاد و همدلی شکل میگرفت . حالا پیکر مطهرش هم آمده بود که همه را متحد و همدل کند.
همه ایران ، همچون سیلی خروشان به راه افتاده بودند تا ضمن احترام و وداع با سردار با صلابت ، با رهبر خود مجدد بیعت کنند و بگویند #قاسم هنوز زنده است .
هر چند که دشمنان ، توانستند حاج قاسم را به شهادت برسانند ولی این ابلهان نمیدانستند که مکتب حاج قاسم ، در ایران و عراق و سوریه و لبنان و هر نقطه ای از این جهان که آزاد مردان و آزاد اندیشان نفس می کشند ، تا همیشه زنده خواهد بود .
[ پنج شنبه 100/10/9 ] [ 8:15 عصر ] [ علی بنی سعید ]